اولین هفت روز شیرین
اولین روز زندگی عشق ما توی بیمارستان سپری شد تا از روز شنبه زندگی ماروشیرین تر کنه دومین روز بابایی عشقم براش یه کیک خریده بودو تولد گرفت ه بود و آوین جون و مامانش کلی هدیه گیرشون اومد سومین روز عسلم همراه بابایی و مامان سوسن راهی کلینیک شدن تا واکسن بزنه اونجا یه تست زردی هم دادن که نشون داد جوجو یه کم زرده چهارمین روز فرشته کوچولو حسابی تمیز شد.صبح ناخن هاشو کوتاه کرد و عصر هم حمام کرد تست زردی هم تکرار شد که متاسفانه بالاتر از قبل بودو هممون رو نگران کرد پنجمین روز دخمل گلمون برای غربالگری رفت و تست زردی دوباره تکرار شد و خدارو شکر یه ...